آتارتتان
گلم
یه شب تویکی ازبزرگراهها درحال عبور بودیم که شماباتعجب گفتی :مامان چقدرآتارتتان!متوجه منظورت نشدم وسوال کردم چی؟شماگفتی :آتارتتان دیگه نگاه کن چراغاشونم روشنه من به اطراف نگاه کردم وفکرکردم منظورت روشنایی کنار بزرگراهه ولی شما با دست به آسمانخراشهای کناربزرگراه اشاره کردی اون موقع بود که فهمیدم منظورت آپارتمانه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی