الهه زیبای ماالهه زیبای ما، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 21 روز سن داره

الهه ناز

                                                 

زود قضاوت نکنیم

مردي ديروقت، خسته و عصباني از سر كار به خانه بازگشت. دم در، پسر پنج ساله اش را ديد كه در انتظار او بود. بابا ! يك سوال از شما بپرسم؟ - بله حتماً. چه سوالی؟ بابا شما براي هر ساعت كار چقدر پول مي گيريد؟ مرد با عصبانيت پاسخ داد : « اين به تو ربطي نداره. چرا چنين سوالي مي پرسي؟ فقط مي خواهم بدانم. بگوييد براي هر ساعت كار چقدر پول مي گيريد؟ اگر بايد بداني مي گويم. 20 دلار پسر كوچك در حالي كه سرش پايين بود، آه كشيد. بعد به مرد نگاه كرد و گفت : « مي شود لطفا 10 دلار به من قرض بدهيد؟ مرد بيشتر عصباني شد و گفت :‌« اگر دليلت براي پرسيدن اين سوال فقط اين بود كه پولي براي خريد اسباب بازي از من بگيري،...
5 آبان 1395

جملات دلنشین

   مهربان باش     مردم اغلب بی انصاف، بی منطق و خود محورند، ولی آن ها را ببخش.     اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم می کنند، ولی مهربان باش.     اگر موفق باشی دوستان دروغین و دشمنان حقیقی خواهی یافت، ولی موفق باش.     اگر شریف و درستکار باشی فریبت می دهند، ولی شریف و درستکار باش.     آنچه را در طول سالیان بنا نهاده ای شاید یک شبه ویران کنند، ولی سازنده باش.     اگر به شادمانی و آرامش دست یابی حسادت می کنند، ولی شادمان باش.     نیکی های درونت را فراموش می کنند، ولی نیکوکار ...
7 مرداد 1395

یادمان باشد

شریف ترین دلها دلی است که اندیشه ازاردیگران در ان نباشد. وقتی زندگی برایت سخت شدبه یادبیاورکه دریای نا ارام ناخدای قهرمان می سازد.وقتی درزندگی به یک دربسته رسیدی نترس وناامیدنشو...چون اگه قراربوددربازنشودجای ان دیوارمی گذاشتند.به چشمی اعتمادکن که به جای صورت به سیرت تومی نگرد...به دلی دل بسپارکه جای خالی برایت داشته باشد...ودستی رابپذیرکه بازشدن رابهترازمشت شدن بلد باشد. منبع :سخنان زیبا ...
4 اسفند 1394

بهترین درسها

بهترین درسها را در زمان سختی آموختم و دانستم صبور بودن یک ایمان است و خویشتن داری یک عبادت است فهمیدم ناکامی به معنای تاخیر است نه شکست و خندیدن یک نیایش است پس از اعماق وجودت بخند منبع:سخنان زیبا ...
4 اسفند 1394

شکوفه سیب من

سلام شکوفه سیب من سلام به توکه پاییزم رازیباکردی چون شکوفه سیب درپاییز شکفتی وزندگیم رارنگ وبوی دیگری بخشیدی امسال پاییزبرای شما شروع درس وورود به دنیای بیکران علم ودانش بود که باهیجان وعلاقه شروع کردی البته اگر سخت برخواستن ازخواب شیرین صبحگاهی را فاکتوربگیریم هم برای توهیجان انگیزاست هم برای من.اولین دندان زیبایت هم سربراورد وجایگزین دندان شیری شداولین شب بعدازافتادن دندانت همچون کارتون سردین دندانت  رازیر بالشت گذاردی ومنتظر هدیه فرشته هاشدی صبح سریع برخواستی ودنبال هدیه ات بودی کتاب داستانهای کلیله ودمنه  روکه ازقبل تهیه کرده بودم زیر بالشت دیدی وکلی ذوق کردی من به فدای تو که هنوزدررویای فرشته هاهستی .امسال برخلاف میلم فقط ب...
25 آذر 1394

آرامش

  روزگاري حاکمي اعلام کرد به هنرمندي که بتواند آرامش را در يک تابلو نقاشي بياورد، جايزه اي نفيس خواهد داد. بسياري از هنرمندان سعي کردند وحاکم همه تابلو هاي نقاشي را نگاه کرد و از ميان آنهادو تابلو پسنديد و تصميم گرفت يکي از آنها را انتخاب کند. اولي نقاشي يک دريا چه آرام بود؛ درياچه مانند آينه اي تصوير کوههاي اطرافش را نمايان ميساخت، بالاي درياچه آسماني آبي با ابرهاي زيبا و سفيدبود, هر کس اين نقاشي ر ا ميديد حتما آرامش را در آن مي يافت. در دومي کوههايي بودناهموار و پر صخره؛ آسمان پر از ابر هاي تيره، باران ميباريد و رعد و برق ميزد، از کنار کوه آبشاري به پايين ميريخت،در اين نقاشي اصلا آرامش ديده نميشد. اما حاکم با دقت نگاه کرد...
31 شهريور 1394

معبودم فقط تو

گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده نه فریاد آرامت میکند و نه سکوت آنجاست که با چشمانی خیس   رو به آسمان میکنی و میگویی   خدایا تنها تو را دارم تنهایم مگذار   خدایای من، معبودم:   دلم برایت تنگ می شود ،     با آنكه می دانم همه جا هستی،   اما به آسمان نگاه می كنم،چرا كه     آسمان سه نشـانه از تو   دارد :   بی انتهـاست و بی دریـغ و چون یك دست مهربان، همیشه بـالای سر ماست خدایا آسمانی دوستت دارم. ...
26 شهريور 1394

روزهای دلتنگی

دخترنازنینم  عزیزترینم روزهای بسیارسخت ودردناکی راتجربه کردی می دانم هیچ چیزوهیچ کسی جزپروردگارتسکین دهنده والتیام بخش آلامت نمی تواند باشدروزهاییکه بی قرارپدر بودی ساعاتی که چشم به درمیدوختی ومنتظربودی تااوبیایداما دردت به جانم روزی خواهد آمد که درک کنی پدر برای همیشه رفته است دخترم برایت روزهای شادوبی دغدغه ای راآرزودارم میدانم وباورقلبی دارم که ایزد همواره ودرهمه حال دستان کوچکت رارهانخواهدکردوزندگیت راسراسرازالطاف بیکرانش خواهدکردآمین
26 شهريور 1394

رویایی شیرین به نام بابایی

دخترک پاک ومعصوم من نمی دانم چه بایدبنویسم روزی که برایت نوشتم برایت روزهای شادوزیبایی روآرزوداشتم دنیایی زیبا درآغوش گرم  پدری مهربان که توغایت آرزویش بودی لحظه لحظه زندگیش  بانفس های تو عطرآگین بود نفس های به شماره افتاده اش فقطوفقط به عشق تو بود اشک امانم نمیدهد  کاش هیچ وقت خورشید بیست ونهم فروردین هرگز طلوع نمیکرد خدایا چه روزشومی بود پدری که همیشه دستگیر ایتام بودآرام وبی صدا برای همیشه خفته بود خدایا چه کردی بادنیای کوچک ما خدایا آیاخاطره ای ازپدردرقلب کوچک دخترم زنده خواهد ماندخدایا خدایا خدایا ....
23 ارديبهشت 1394
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به الهه ناز می باشد